در میان فیلم هایی که به رقایت نهایی اسکار ۲۰۱۸ راه پیدا کرده اند، امسال مسابقه مهم میان دو فیلم «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» و «شکل آب» به کارگردانی گیرمو
آیا «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» شانس اول جایزه عالی ترین فیلمنامه در اسکار ۲۰۱۸ است؟
عبارات مهم : جایزه
در میان فیلم هایی که به رقایت نهایی اسکار ۲۰۱۸ راه پیدا کرده اند، امسال مسابقه مهم میان دو فیلم «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» و «شکل آب» به کارگردانی گیرمو دل تورو خواهد بود. با توجه به جایزه انجمن کارگردانان آمریکا به گیرمو دل تورو همچنین تکرار این جایزه در گلدن گلوب و بفتا شانس او جهت رسیدن به اسکار کارگردانی را بیش از همه نشان می دهد. به همین میزان مک دونا هم شانس اول اسکار فیلمنامه نویسی به حساب می آید. جایزه عالی ترین فیلمنامه اورجینال جایزه های گلدن گلوب و بفتا به او رسیده هست. از این گمانه زنی ها براساس نتیجه های فصل جوایز که بگذریم، می توان گفت که مک دونا در قیاس با چهار رقیب خود در بخش فیلمنامه اورجینال فیلمنامه خلاقانه تر و پر ظرافت تری ارائه داده است.
خلاف امتیاز دهی سایت های سینمایی و نقد های اولیه رسانه ای «لیدی برد» چیزی جز یک ملودرام راحت از جنس سینمای خوشحال این روز ها نیست. این فیلم از ۲۶۳ نقد و نوشته سینمایی که در سایت «روتن توماتو» جهت آن ثبت شده، تنها سه نقد منفی داشته و امتیاز ۹۹ جهت آن در نظر گرفته شده است هست. در این یکی دو سال اخیر فیلم هایی را می بینیم که تاکید عجیبی بر بیان غیر متشنج دارند. فیلم هایی که در آنها تلاش می شود اوضاع های بحرانی نیز لحظات پرتنشی جهت مخاطب در سینما نشسته، ایجاد نکند. شاید حضور «بیمار بزرگ» هم به نوعی در ادامه همین استراتژی فرهنگی در میدان دادن به سینمای خوشحال باشد.
«برو بیرون» به نویسندگی جردن پیل هم با وجود داشتن ایده های خلاقانه ولی در مهندسی نهایی اثری یک دست نشان نمی دهد. فیلم از یک سو در بستر یک داستان درام روایت می شود و در سوی دیگر اشاره به دنیایی نمادین دارد. ولی این دو سطح در فیلمنامه جردن پیل روی هم منطبق نمی شوند و مخاطب نمی داند که در کدام سطح باید روایت را دنبال کند. ولی مارتین مک دونا در سومین ساخته سینمایی اش درامی چند لایه با شخصیت هایی چندبعدی را طراحی کرده هست. او داستان مادری (با بازی فرانسیس مک دورمند) را روایت می کند که دخترش مورد تجاوز قرار گرفته و جسدش سوزانده شده، ولی تحقیقات پلیس جهت یافتن متجاوز به هیچ نتیجه ای نرسیده هست. او جهت جلب توجه افکار عمومی اقدام به اجاره سه تابلوی تبلیغاتی در بزرگراه ای کم رفت و آمد می کند و با نوشتن سه شعار در ارتباط با این اتفاق و متهم کردن فرمانده پلیس شهر نگاه رسانه ها و افکار عمومی را به سوی بزرگراه کم رفت و آمد می چرخاند. مارتین مک دونا را می توان یکی از معروف ترین نمایشنامه نویسان معاصر دنیا دانست که نمایشنامه هایش به اکثر زبان ها دنیا ترجمه شده است هست. به عنوان نمونه هشت نمایشنامه او تا به این لحظه به فارسی درآمده و معمولا در طول سال دو یا چند نمایشنامه او در کشور عزیزمان ایران اجرای عمومی می شود. مک دونای فیلمنامه نویس از داشته های تئاتری اش استفاده های زیادی برده هست. بااهمیت ترین استفاده شاید در فشرده نویسی شخصیت ها باشد. مک دونا این توانایی را دارد که در چهار یا پنج سکانس شخصیتی چند لایه را طراحی کند.
بهترین مثال شخصیت کوتاه قد (با بازی پیتر دینکلیج) است که مک دونا در کم ترین وقت ممکن شخصیتی سه بعدی و چند لایه را طراحی می کند. همین را در ارتباط با شخصیت فرمانده پلیس ( با بازی وودی هارلسون) هم می بینیم. این فشرده نویسی بی َشک یکی از تجربه های سینمایی مک دونا جهت دنیا سینمایی اش بوده هست. البته یکی از معدود آسیب های روایت هم از همین دنیا تئاتر به فیلمنامه نشت کرده هست. در جایی از فیلم، یکی از شخصیت ها نیمه شب و مخفیانه وارد ساختمان پلیس می شود درحالی که ساختمان مورد حمله قرار می گیرد. آتش اوج می گیرد، ولی شخصیت که هدفونی در گوش دارد و مشغول خواندن نامه است هیچ متوجه نور آتش و حرارت اوج گرفته نمی شود. چنین واکنشی از جنس قرارداد های صحنه تئاتر هست. در دنیا سینما باور پذیری در دنیا درام وابستگی زیادی به دنیا واقعِ جاری دارد. نمی شود عوض کردن نور را دوربین و تماشاگر ببینند ولی شخصیت متوجه آن نشود. این در صحنه تئاتر است که محدودیت های صحنه ای اجازه می دهد که قرارداد های نمایشی فراتر از واقعِ جاری میان مخاطب و صحنه برقرار شود. از این آسیب که بگذریم مک دونا می تواند در عین فشرده نویسی شخصیت هایی را طراحی کند که از شروع تا آخر درام دچار عوض کردن و تحول هم می شوند.
مک دونا درامی خلق کرده است که با آخر فیلم به آخر نمی ر سد. نویسنده زیرمتن هایی را جهت بعد از آخر فیلم در نظر گرفته هست. بااهمیت ترین آنها مربوط به شخصیت غریبه ای است که در جایی از فیلم مادر (فرانسیس مک دورمند) را ترساندن می کند. این شخصیت تنها در دو سکانس حضور پیدا می کند و با همین دو سکانس می شود پرسش بی جواب درام مک دونا. درمیان فیلمنامه های نامزد شده است جهت اسکار ۲۰۱۸ مک دونا زبردست ترین فیلمنامه نویس نشان می دهد آیا که با آخر فیلم درام، جان تازه ای جهت شروع درامی تازه می گیرد.
آیا «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» شانس اول جایزه عالی ترین فیلمنامه در اسکار ۲۰۱۸ است؟
روزنامه آسمان
واژه های کلیدی: جایزه | طراحی | سینمایی | فیلمنامه | نمایشنامه | اخبار فرهنگی و هنری
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
